دانش «غریب الحدیث» در هندسۀ دانشهای حدیثی، ذیل «فقه الحدیث» جای میگیرد. اهمّیت دانش غریب الحدیث به اهمّیت حدیث و فهمِ آن گره خورده است. حدیث حکایتگر سنّت بوده و سنّت، پس از قرآن کریم دومین منبع فهم دین و آموزههای وحیانی به شمار میآید. فهم بخش مهمی از روایات در گرو فهم واژگان و عباراتِ دشوار آنهاست. با توجه به جایگاه و اهمّیت حدیث از یکسو و وجود واژگان دشوار و غریبِ نیازمند شرح و تفسیر در دل روایات، از سوی دیگر، از همان سدههای نخستین اسلامی، دانش غریب الحدیث، مورد توجه عالمان حدیثی قرار گرفته و در گذر تاریخ علوم اسلامی، رشد و تحوّل فزایندهای را به خود دیده است. کهنترین آثار برجایمانده در این عرصه دو کتاب غریب الحدیث ابنسلّام و ابنقتیبه هستند که یکی در طلیعۀ قرن سوم و دیگری در اواخر همان قرن پدید آمدهاند. تفاوت سبک نگارش و درونمایۀ این دو اثر در دو نیمۀ سدۀ سوم هجری، از سیر تحوّلِ محسوس غریب الحدیثنگاری در آن سده پرده برمیدارد. این دو اثر در نظام چینشِ روایات، با یکدیگر تفاوت دارند؛ به گونهای که ابنسلّام نظامِ مُسندی و ابنقتیبه نظام تلفیقیِ چینش (بر اساس ابواب فقهی ـ مُسندی) را برگزیدهاند. مجموع روشهای دو نگارنده در شرح روایات، در بیست و سه روش قابل احصاء است، که از این شمار، هفده روش مشترکِ میان آن دو، و شش روش مورد اختلاف است.
Laghari Firuzjayi H, Asghar Pour H. Compositions of Qarīb al-Ḥadīth During the Third Hijri Century (Comparative Study of Ibn Sallām and Ibn Qutaybah’s Qarīb al-Ḥadīth Works). 3 2023; 22 (46) :57-82 URL: http://pdmag.ir/article-1-1835-fa.html
لاغری فیروزجایی حسین، اصغرپور حسن. غریب الحدیثنگاری در سدۀ سوم هجری (مطالعۀ تطبیقی غریب الحدیث ابنسلّام و ابنقتیبه). پژوهش دینی. 1402; 22 (46) :57-82