از آنجا که «انسان کامل» نه مانند دیگر موجودات عالم، مظهر یک اسم، بلکه مظهر همه اسماء الهی است، به همین خاطر بر موجوداتی که مظهر یک یا حتی چند اسم از اسماء الهی هستند احاطه وجودی دارد؛ در واقع انسان کامل یا همان ولی الله الاعظم حقیقتی است که تمامی اسماء الهی در آن متجلی شده است، او کل واحدی است با ظرفیت در بردارندگی تمامی اسماء و صفات الهی، لذا هر آنچه در این دو وجه تجلی نموده ازدایره این حقیقت خارج نیست که این همان معنای ولایت انسان کامل و ولی الله است که تجلی ولایت الله میباشد. و از طرفی امر تسبیح از اموری است که رشد و تعالی تمامی پدیدهها را به عهده دارد؛ به عبارت دیگر تمامی اسماء با تسبیحی که در آنها جاری و ساری است به سمت تعالی خویش سیر و صیرورت دارند؛ و همانطور که در بالا اشاره شد، ازآنجا که تمامی اسماء و صفات در حقیقتی به نام ولی الله متجلّی است، پس تسبیح نیز در همین چارچوب به وقوع می پیوندد؛ بنابر این میتوان نتیجه گرفت با تجلّی ولایت الهی در عالم، امر تسبیح نیز رخ نموده است و تمامی اسماء الهی در چارچوب ولایت ولی الله الاعظم، با توانمندیی به نام تسبیح که در نهاد هر اسم تعبیه شده است، به سمت هدف غایی خویش سیر و صیر مینمایند. نگارنده در این مقاله، جهت اثبات حقیقتی که بیان شد، به روش تحلیلی - توصیفی و استفاده از منابع کتابخانهای و با بهرهمندی از شیوه معناشناختی واژه، ضمن پژوهش در آیات دربردارنده واژگان «تسبیح» و ولایت «انسان کامل» و مشتقاتشان، آنان را مورد مداقّه و بررسی تطبیقی قرار داده و نمونههای علمی از این ارتباط و نسبتسنجی بین ولایت و تسبیح را به کمک قرآن و روایات ارائه میدهد.
Aram M R. Assessing the Proportionality of Tasbīḥ and Wilāyat of the Perfect Human Being. 3 2024; 23 (47) :29-54 URL: http://pdmag.ir/article-1-1932-fa.html
آرام محمدرضا. نسبتسنجی حقیقت تسبیح و ولایت انسان کامل. پژوهش دینی. 1402; 23 (47) :29-54